معنی فارسی spivving

B1

اسپیوینگ، اصطلاحی برای رفتار یا فعالیت مشکوک و غیرقانونی.

The act of engaging in dubious or dishonest activities.

example
معنی(example):

او در شهر دور و بر می‌زد و به دنبال فرصت‌ها بود.

مثال:

He was spivving around town looking for opportunities.

معنی(example):

اسپیوینگ اغلب با معاملات مشکوک مرتبط است.

مثال:

Spivving is often associated with dubious dealings.

معنی فارسی کلمه spivving

: معنی spivving به فارسی

اسپیوینگ، اصطلاحی برای رفتار یا فعالیت مشکوک و غیرقانونی.