معنی فارسی splash-down

B1

فرود بر آب، ترجمه‌ای برای عمل فرود آمدن که در آن به آب برخورد می‌کند.

The act of landing in water, often used in the context of space missions.

example
معنی(example):

فرود بر آب کپسول موفقیت‌آمیز بود.

مثال:

The splash-down of the capsule was successful.

معنی(example):

بعد از فرود بر آب، تیم نجات به سرعت فضاپیما را بازپس گرفت.

مثال:

After the splash-down, the recovery team quickly retrieved the spacecraft.

معنی فارسی کلمه splash-down

: معنی splash-down به فارسی

فرود بر آب، ترجمه‌ای برای عمل فرود آمدن که در آن به آب برخورد می‌کند.