معنی فارسی spleet

B1

سکوت یا حالت بی‌تحرکی و بی‌عملی که ممکن است در برخی فعالیت‌ها ایجاد شود.

To participate in playful or lively interaction, often in a social setting.

example
معنی(example):

کودک به شدت هیجان‌زده بود که با دوستانش بازی کند.

مثال:

The child was very excited to spleet with friends.

معنی(example):

ما اغلب در گردهمایی‌های آخر هفته‌مان بازی می‌کنیم.

مثال:

We often spleet during our weekend gatherings.

معنی فارسی کلمه spleet

: معنی spleet به فارسی

سکوت یا حالت بی‌تحرکی و بی‌عملی که ممکن است در برخی فعالیت‌ها ایجاد شود.