معنی فارسی splendor

B2 /ˈsplɛndɚ/

شکوه، زیبایی و عظمت فوق‌العاده که باعث حیرت و احترام می‌شود.

Magnificent and brilliant appearance; grandeur.

noun

معنی(noun):

Great light, luster or brilliance.

معنی(noun):

Magnificent appearance, display or grandeur.

مثال:

The splendor of the Queen's coronation was without comparison.

معنی(noun):

Great fame or glory.

example

معنی(example):

شکوه غروب آفتاب نفس‌مان را گرفت.

مثال:

The splendor of the sunset took our breath away.

معنی(example):

کاخ برای نمایش شکوه پادشاهی ساخته شد.

مثال:

The palace was built to showcase the splendor of the kingdom.

معنی فارسی کلمه splendor

شکوه، زیبایی و عظمت فوق‌العاده که باعث حیرت و احترام می‌شود.