معنی فارسی splenectomized

B1

چشم‌پوشی یا برداشت طحال از بدن به طور جراحی.

Having undergone a surgical procedure to remove the spleen.

example
معنی(example):

پس از عمل جراحی او طحال برداری شد.

مثال:

He was splenectomized after his surgery.

معنی(example):

بیماران که طحال‌شان برداشته شده ممکن است به واکسیناسیون نیاز داشته باشند.

مثال:

Patients who are splenectomized may need vaccinations.

معنی فارسی کلمه splenectomized

: معنی splenectomized به فارسی

چشم‌پوشی یا برداشت طحال از بدن به طور جراحی.