معنی فارسی splenotomy
B2اسپلنوتومی، عملی است که در آن طحال از بدن خارج میشود، معمولاً به دلایل پزشکی مانند آسیب یا بیماری.
A surgical procedure involving the removal of the spleen.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک عمل اسپلنوتومی را برای خارج کردن طحال آسیبدیده انجام داد.
مثال:
The doctor performed a splenotomy to remove the damaged spleen.
معنی(example):
پس از عمل اسپلنوتومی، بیمار نیاز داشت که برای بهبودی در بیمارستان بماند.
مثال:
After the splenotomy, the patient needed to stay in the hospital for recovery.
معنی فارسی کلمه splenotomy
:
اسپلنوتومی، عملی است که در آن طحال از بدن خارج میشود، معمولاً به دلایل پزشکی مانند آسیب یا بیماری.