معنی فارسی splinterproof
B1به نوعی مواد اطلاق میشود که نمیشکافند و ایمن هستند.
Constructed to resist splintering; safe for use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مبلمان از مواد مقاوم در برابر شکاف ساخته شده است.
مثال:
The furniture is made from splinterproof materials.
معنی(example):
او اسباببازیهای مقاوم در برابر شکاف برای فرزندانش خرید.
مثال:
He bought splinterproof toys for his kids.
معنی فارسی کلمه splinterproof
:
به نوعی مواد اطلاق میشود که نمیشکافند و ایمن هستند.