معنی فارسی split stroke

B1

ضربه‌ای که بخش‌های مختلفی دارد یا به دو قسمت تقسیم می‌شود.

A stroke that is divided into two parts or has distinct segments.

example
معنی(example):

او در حین بازی تنیس از تکنیک ضربه تقسیم شده استفاده کرد.

مثال:

He used a split stroke technique while playing tennis.

معنی(example):

در خوشنویسی، یک ضربه تقسیم شده می‌تواند اثر هنری منحصر به فردی ایجاد کند.

مثال:

In calligraphy, a split stroke can create a unique artistic effect.

معنی فارسی کلمه split stroke

: معنی split stroke به فارسی

ضربه‌ای که بخش‌های مختلفی دارد یا به دو قسمت تقسیم می‌شود.