معنی فارسی spoiling tactic
B2یک روش که در آن شخصی به عمد سعی میکند فعالیت یا برنامهای را خراب کند.
A strategy used to hinder or disrupt others' performance or plans.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم از یک تکنیک خرابکارانه برای جلوگیری از امتیازآوری حریفان استفاده کرد.
مثال:
The team used a spoiling tactic to prevent the opponents from scoring.
معنی(example):
تاکتیک خرابکارانه او تمام برنامههای او را مختل کرد.
مثال:
His spoiling tactic disrupted her plans completely.
معنی فارسی کلمه spoiling tactic
:
یک روش که در آن شخصی به عمد سعی میکند فعالیت یا برنامهای را خراب کند.