معنی فارسی spoked

B1

صفت و شکل گذشته فعل که اشاره به وجود پره‌های دوچرخه یا طرحی خاص دارد.

Past tense form of 'speak'; also describes wheels that have spokes.

example
معنی(example):

دوچرخه چرخ‌های پره‌دار داشت.

مثال:

The bicycle had spoked wheels.

معنی(example):

او یک سلام شاداب گفت.

مثال:

He spoked a cheerful greeting.

معنی فارسی کلمه spoked

: معنی spoked به فارسی

صفت و شکل گذشته فعل که اشاره به وجود پره‌های دوچرخه یا طرحی خاص دارد.