معنی فارسی spoken

B1 /ˈspoʊkən/

گفتاری به شکل داوطلبانه و نامنظم صحبت کردن و برقراری ارتباط به وسیله‌ی صدا.

Relating to speech, particularly in a manner that implies verbal communication.

example
معنی(example):

او توانایی گفتاری خوبی در زبان انگلیسی دارد.

مثال:

She has a spoken command of English.

معنی(example):

کلمات گفتاری او تأثیر قدرتمندی بر مخاطبان داشت.

مثال:

His spoken words had a powerful effect on the audience.

معنی فارسی کلمه spoken

: معنی spoken به فارسی

گفتاری به شکل داوطلبانه و نامنظم صحبت کردن و برقراری ارتباط به وسیله‌ی صدا.