معنی فارسی spoky
B2ترسناک، مرموز و متعلق به شرایط یا اشخاصی که احساس اضطراب یا ترس ایجاد میکنند.
Of or relating to something that causes an uneasy or fearful feeling.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل مهآلود در پسزمینه تصویر را ترسناک کرد.
مثال:
The spoky figure in the background made the picture eerie.
معنی(example):
او دوست دارد در طول هالوین فیلمهای ترسناک تماشا کند.
مثال:
She loves to watch spoky movies during Halloween.
معنی فارسی کلمه spoky
:
ترسناک، مرموز و متعلق به شرایط یا اشخاصی که احساس اضطراب یا ترس ایجاد میکنند.