معنی فارسی spoliary
B1اسپولیاری به اشیاء یا عناصری اطلاق میشود که به عنوان بازسازی یا تجدید استفاده از آثار قدیم به کار میروند.
Related to or characterized by the act of reusing materials or objects from older structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مجموعه به خاطر آثار اسپولیاری اش معروف بود.
مثال:
The collection was known for its spoliary artifacts.
معنی(example):
متخصصان سنتهای اسپولیاری را در معماری قرون وسطی بررسی کردند.
مثال:
Experts examined the spoliary traditions in medieval architecture.
معنی فارسی کلمه spoliary
:
اسپولیاری به اشیاء یا عناصری اطلاق میشود که به عنوان بازسازی یا تجدید استفاده از آثار قدیم به کار میروند.