معنی فارسی spongillaflies
C1جمع مگسهای اسفنجی، حشراتی که زندگی خود را در نزدیکی اسفنجها میگذرانند.
Plural of spongillafly; insects that play significant roles in their ecosystems.
- NOUN
example
معنی(example):
مگسهای اسفنجی به خاطر اندازه کوچکشان اغلب نادیده گرفته میشوند.
مثال:
Spongillaflies often go unnoticed due to their small size.
معنی(example):
جمعیت مگسهای اسفنجی برای اکوسیستم بسیار مهم است.
مثال:
The population of spongillaflies is crucial for the ecosystem.
معنی فارسی کلمه spongillaflies
:
جمع مگسهای اسفنجی، حشراتی که زندگی خود را در نزدیکی اسفنجها میگذرانند.