معنی فارسی spoolful
B1مقداری که در یک اسپول (پیمانه) قرار میگیرد.
A quantity of material that fills a spool.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک پیمانه نخ را روی میز ریخت.
مثال:
He poured a spoolful of thread onto the table.
معنی(example):
یک پیمانه از نخ میتواند بسیاری از اقلام بافته شده را تولید کند.
مثال:
A spoolful of yarn can create many knitted items.
معنی فارسی کلمه spoolful
:
مقداری که در یک اسپول (پیمانه) قرار میگیرد.