معنی فارسی spooniness

B1

ویژگی یا حالت احساساتی و عاشقانه بودن.

The quality of being excessively sentimental or romantic.

example
معنی(example):

احساساتی بودن او در نامه‌های عاشقانه‌اش مشهود بود.

مثال:

Her spooniness was evident in her love letters.

معنی(example):

احساساتی بودن فیلم باعث محبوبیت آن میان رمانتیک‌ها شد.

مثال:

The spooniness of the film made it very popular among romantics.

معنی فارسی کلمه spooniness

: معنی spooniness به فارسی

ویژگی یا حالت احساساتی و عاشقانه بودن.