معنی فارسی sportster
B1ورزشکار، شخصی که به فعالیتهای ورزشی و تفریحی علاقه دارد.
A person who frequently engages in sports or sporting activities.
- NOUN
example
معنی(example):
ورزشکار از شرکت در مسابقه هیجان زده بود.
مثال:
The sportster was excited to participate in the race.
معنی(example):
او یک خودروی ورزشی دارد که میتواند به سرعتهای بالا برسد.
مثال:
He drives a sportster that can reach high speeds.
معنی فارسی کلمه sportster
:
ورزشکار، شخصی که به فعالیتهای ورزشی و تفریحی علاقه دارد.