معنی فارسی spot-weld

B2

جوش نقطه‌ای، شیوه‌ای برای اتصال دو قطعه فلز با استفاده از گرما و فشار در یک نقطه خاص.

A welding process used to join two metal pieces at specific points.

example
معنی(example):

آن‌ها از جوش نقطه‌ای برای اتصال دو قطعه فلزی به یکدیگر استفاده کردند.

مثال:

They used a spot-weld to join the two metal pieces together.

معنی(example):

یک جوش نقطه‌ای اغلب در تولید خودرو استفاده می‌شود.

مثال:

A spot-weld is often used in car manufacturing.

معنی فارسی کلمه spot-weld

: معنی spot-weld به فارسی

جوش نقطه‌ای، شیوه‌ای برای اتصال دو قطعه فلز با استفاده از گرما و فشار در یک نقطه خاص.