معنی فارسی sprackly

B1

دارای بافت یا نمای جالب و منحصر به فرد.

Having an interesting or unique texture or appearance.

example
معنی(example):

بافت اسپراکی فرش حس خوبی داشت.

مثال:

The sprackly texture of the rug felt nice.

معنی(example):

او طراحی اسپراکی روی دیوار را تحسین کرد.

مثال:

She admired the sprackly design on the wall.

معنی فارسی کلمه sprackly

: معنی sprackly به فارسی

دارای بافت یا نمای جالب و منحصر به فرد.