معنی فارسی sprigged

B1

به معنای دارای طرح‌های کوچک و زیبایی است که معمولاً به گیاهان یا گل‌ها اشاره دارد.

Adorned with small decorative elements, often resembling plants or flowers.

verb
معنی(verb):

To decorate with sprigs, or with representations of sprigs, as in embroidery or pottery.

example
معنی(example):

پیراهن با گل‌های ریز تزئین شده است.

مثال:

The dress is sprigged with tiny flowers.

معنی(example):

دفترچه‌اش با الگوهای رنگارنگ تزئین شده بود.

مثال:

Her notebook was sprigged with colorful patterns.

معنی فارسی کلمه sprigged

: معنی sprigged به فارسی

به معنای دارای طرح‌های کوچک و زیبایی است که معمولاً به گیاهان یا گل‌ها اشاره دارد.