معنی فارسی springe

B1 /spɹɪnd͡ʒ/

اسپرینگ، تله‌ای برای شکار که معمولاً با فنر یا مکانیزم‌های مشابه کار می‌کند.

A type of trap that uses a spring mechanism to catch animals.

noun
معنی(noun):

A snare.

verb
معنی(verb):

To sprinkle; to scatter.

معنی(verb):

To catch in a springe; to ensnare.

example
معنی(example):

اسپرینگی نوعی تله است که برای شکار حیوانات استفاده می‌شود.

مثال:

A springe is a type of trap used to catch animals.

معنی(example):

او در جنگل یک اسپرینگ نصب کرد تا خرگوش‌ها را بگیرد.

مثال:

He set a springe in the woods to catch rabbits.

معنی فارسی کلمه springe

: معنی springe به فارسی

اسپرینگ، تله‌ای برای شکار که معمولاً با فنر یا مکانیزم‌های مشابه کار می‌کند.