معنی فارسی sprucer
B1کسی که به شیوهای مرتب و آراسته لباس میپوشد و به ظاهر خود اهمیت میدهد.
A person who dresses neatly and pays attention to appearance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Smart, trim, and elegant in appearance; fastidious (said of a person).
example
معنی(example):
او یک آدم مرتب است، همیشه لباسهای شیک و آراسته میپوشد.
مثال:
He is a sprucer, always well-dressed and tidy.
معنی(example):
مرتب بودن به او کمک میکند تا تأثیر خوبی بگذارد.
مثال:
Being a sprucer helps him make good impressions.
معنی فارسی کلمه sprucer
:
کسی که به شیوهای مرتب و آراسته لباس میپوشد و به ظاهر خود اهمیت میدهد.