معنی فارسی sprucest

B1

بهترین و مرتب‌ترین، معمولاً برای توصیف چیزی که بهترین شرایط و نظافت را دارد، استفاده می‌شود.

Most neat, smart, or stylish; used to describe something that appears very polished or well-kept.

adjective
معنی(adjective):

Smart, trim, and elegant in appearance; fastidious (said of a person).

example
معنی(example):

او همیشه می‌خواست بهترین لباس‌ها را در مهمانی داشته باشد.

مثال:

He always wanted to have the sprucest outfits at the party.

معنی(example):

او به خاطر داشتن زیباترین خانه در بلوک معروف است.

مثال:

She is known for having the sprucest house on the block.

معنی فارسی کلمه sprucest

: معنی sprucest به فارسی

بهترین و مرتب‌ترین، معمولاً برای توصیف چیزی که بهترین شرایط و نظافت را دارد، استفاده می‌شود.