معنی فارسی spurgalled

B1

اسپیریگال شده، به معنای این است که علف‌های هرز از یک منطقه حذف شده‌اند.

To be in the state of having weeds previously removed or controlled.

example
معنی(example):

این منطقه اسپیرگال شده بود تا بازدهی محصولات بهتر شود.

مثال:

The area was spurgalled to ensure better crop yield.

معنی(example):

پس از اینکه اسپیرگال شد، باغ به مراتب سالم‌تر به نظر می‌رسید.

مثال:

After it was spurgalled, the garden looked much healthier.

معنی فارسی کلمه spurgalled

: معنی spurgalled به فارسی

اسپیریگال شده، به معنای این است که علف‌های هرز از یک منطقه حذف شده‌اند.