معنی فارسی spurrings

B1

وزش‌ها، حرکات ظریف یا ملایم که معمولاً به رفتار طبیعی اشاره دارند.

Gentle movements or actions, often describing natural phenomena.

example
معنی(example):

صدای وزش باد، صدای آرامش بخشی ایجاد کرد.

مثال:

The spurrings of the wind created a soothing sound.

معنی(example):

هنرمند وزش‌های طبیعت را در نقاشی‌هایش به تصویر کشید.

مثال:

The artist captured the spurrings of nature in her paintings.

معنی فارسی کلمه spurrings

: معنی spurrings به فارسی

وزش‌ها، حرکات ظریف یا ملایم که معمولاً به رفتار طبیعی اشاره دارند.