معنی فارسی spy-

B1

پیشوند 'جاسوس' به معنای مربوط به یک جاسوس یا عمل جاسوسی است.

A prefix indicating something related to espionage or secretive behavior.

example
معنی(example):

این فیلم جاسوسی دارای تعقیب‌های هیجان‌انگیز زیادی بود.

مثال:

The spy-movie featured many thrilling chases.

معنی(example):

وسایل مربوط به جاسوسی معمولاً در فیلم‌ها به تصویر کشیده می‌شوند.

مثال:

Spy-related gadgets are often portrayed in films.

معنی فارسی کلمه spy-

: معنی spy- به فارسی

پیشوند 'جاسوس' به معنای مربوط به یک جاسوس یا عمل جاسوسی است.