معنی فارسی sql

B1

SQL، زبان استانداردی برای مدیریت و بازیابی داده‌ها در سیستم‌های پایگاه داده است.

Structured Query Language, a programming language used for managing and manipulating databases.

example
معنی(example):

SQL برای ارتباط با پایگاه‌های داده استفاده می‌شود.

مثال:

SQL is used to communicate with databases.

معنی(example):

یادگیری SQL می‌تواند به شما کمک کند تا داده‌ها را به طور مؤثرتری مدیریت کنید.

مثال:

Learning SQL can help you manage data more effectively.

معنی فارسی کلمه sql

: معنی sql به فارسی

SQL، زبان استانداردی برای مدیریت و بازیابی داده‌ها در سیستم‌های پایگاه داده است.