معنی فارسی squails
B1سکویلها، جمع کلمه سکویل، پرندگانی که معمولاً در گروههای کوچک زندگی میکنند.
The plural form of squail, referring to a group of small birds.
- NOUN
example
معنی(example):
سکویلها در مزرعه جمع شدند تا غذا بخورند.
مثال:
The squails gathered in the field to feed.
معنی(example):
ما سکویلها را در هنگام غروب در حال پرواز با هم مشاهده کردیم.
مثال:
We observed the squails flying together at dusk.
معنی فارسی کلمه squails
:
سکویلها، جمع کلمه سکویل، پرندگانی که معمولاً در گروههای کوچک زندگی میکنند.