معنی فارسی squall
B2 /ˈskwɔːl/سوک، باد ناگهانی و شدید که معمولاً با باران و طوفان همراه است.
A sudden violent gust of wind or a localized storm.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A squall line, multicell line, or part of a squall line.
معنی(noun):
A sudden storm, as found in a squall line.
معنی(noun):
A loud cry or wail.
verb
معنی(verb):
To cry or wail loudly.
example
معنی(example):
یک سوک، باد یا طوفان قوی و ناگهانی است.
مثال:
A squall is a sudden, strong wind or storm.
معنی(example):
سوک ما را غافلگیر کرد در حالی که در حال قایقسواری بودیم.
مثال:
The squall caught us off guard while we were sailing.
معنی فارسی کلمه squall
:
سوک، باد ناگهانی و شدید که معمولاً با باران و طوفان همراه است.