معنی فارسی squamuliform
B2به توصیف ساختارهایی که شبیه به سکمولا هستند اشاره دارد.
Describing structures that resemble scales.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار سکامولوفورم پوسته حفاظت خوبی را فراهم میکند.
مثال:
The squamuliform structure of the shell provides protection.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات ویژگیهای سکامولوفورم دارند که به آنها در بقا کمک میکند.
مثال:
Many animals have squamuliform features that help them survive.
معنی فارسی کلمه squamuliform
:
به توصیف ساختارهایی که شبیه به سکمولا هستند اشاره دارد.