معنی فارسی squareface

B1

صورت مربعی، توصیفی برای چهره‌ای که به شکل مربع است.

Squareface describes a face shape that is geometric and square.

example
معنی(example):

این مجسمه طراحی صورت مربعی متمایزی دارد.

مثال:

The sculpture has a distinct squareface design.

معنی(example):

او صورت مربعی دارد که ظاهری قوی به او می‌دهد.

مثال:

He has a squareface that gives him a strong look.

معنی فارسی کلمه squareface

: معنی squareface به فارسی

صورت مربعی، توصیفی برای چهره‌ای که به شکل مربع است.