معنی فارسی squareheaded
B1صرمربعی به ظاهر یا ویژگیهایی گفته میشود که به شیوهای معمولی و عملی قابل تصور است.
Describing someone with a practical and straightforward appearance or attitude.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او ظاهری سرمربع دارد که ذهنیت عملی را نشان میدهد.
مثال:
He has a squareheaded appearance, suggesting a practical mindset.
معنی(example):
روش سرمربعیاش در حل مسائل او را به یک رهبر مؤثر تبدیل کرد.
مثال:
Her squareheaded approach to problems made her an effective leader.
معنی فارسی کلمه squareheaded
:
صرمربعی به ظاهر یا ویژگیهایی گفته میشود که به شیوهای معمولی و عملی قابل تصور است.