معنی فارسی squaw

B1 /skwɔː/

واژه‌ای قدیمی که برای اشاره به زنان بومی آمریکایی استفاده می‌شود.

A term formerly used to refer to a Native American woman.

noun
معنی(noun):

A woman, wife; especially a Native American woman.

example
معنی(example):

آن دایه پیر کنار آتش داستان‌هایی تعریف کرد.

مثال:

The old squaw told stories by the fire.

معنی(example):

آنها در روستا به او دایه می‌گفتند.

مثال:

They referred to her as a squaw in the village.

معنی فارسی کلمه squaw

: معنی squaw به فارسی

واژه‌ای قدیمی که برای اشاره به زنان بومی آمریکایی استفاده می‌شود.