معنی فارسی squeeze-up

B1

فشرده کردن یا همدیگر را نزدیک کردن به خصوص برای جا شدن.

To press or push together tightly.

example
معنی(example):

ما باید برای جا شدن در ماشین کوچک کنار هم فشرده می‌شدیم.

مثال:

We had to squeeze-up to fit in the small car.

معنی(example):

بازیکنان باید برای ایجاد فضای بیشتر در زمین فشرده شوند.

مثال:

The players need to squeeze-up to make more space on the field.

معنی فارسی کلمه squeeze-up

: معنی squeeze-up به فارسی

فشرده کردن یا همدیگر را نزدیک کردن به خصوص برای جا شدن.