معنی فارسی stab at

B1

تلاشی ناکام یا اولیه به منظور دستیابی به چیزی.

To make an attempt or effort to do something.

example
معنی(example):

او یک تلاش برای حل معما کرد.

مثال:

She took a stab at solving the puzzle.

معنی(example):

او یک تلاش برای برنده شدن در مسابقه کرد، اما موفق نشد.

مثال:

He took a stab at winning the competition, but didn't succeed.

معنی فارسی کلمه stab at

: معنی stab at به فارسی

تلاشی ناکام یا اولیه به منظور دستیابی به چیزی.