معنی فارسی stackering

B1

stackering، فرآیند مرتب سازی و سازماندهی اشیا یا اقلام برای دسترسی آسان‌تر.

The process of arranging items in a structured order.

example
معنی(example):

Stackering شامل مرتب‌سازی اقلام به ترتیب مشخصی است.

مثال:

Stackering involves arranging items in a specified order.

معنی(example):

او بعدازظهر را به stackering کتاب‌های جدید گذراند.

مثال:

She spent the afternoon stackering the new books.

معنی فارسی کلمه stackering

: معنی stackering به فارسی

stackering، فرآیند مرتب سازی و سازماندهی اشیا یا اقلام برای دسترسی آسان‌تر.