معنی فارسی stackstand
B1پایه انبوهی، سازهای برای نگهداری و نمایش کتابها یا اشیا بهصورت منظم و مرتب.
A structure or device used for holding books or items stacked for easy access and organization.
- NOUN
example
معنی(example):
او کتاب را روی پایه انبوهی گذاشت تا دیگران بتوانند قرض بگیرند.
مثال:
He placed the book on the stackstand for others to borrow.
معنی(example):
پایه انبوهی کمک کرد تا کتابخانه منظم بماند.
مثال:
The stackstand helped keep the library organized.
معنی فارسی کلمه stackstand
:
پایه انبوهی، سازهای برای نگهداری و نمایش کتابها یا اشیا بهصورت منظم و مرتب.