معنی فارسی stadie

B1

استادی، مکان و فضایی برای تجمع و بحث.

A space or area designed for assemblies or discussions.

example
معنی(example):

دانشگاه یک استادی ویژه برای تجمع‌های دانشجویی دارد.

مثال:

The university features a unique stadie for student gatherings.

معنی(example):

یک استادی می‌تواند مکان مناسبی برای دانشجویان باشد تا پروژه‌ها را بحث کنند.

مثال:

A stadie can be a relaxing place for students to discuss projects.

معنی فارسی کلمه stadie

: معنی stadie به فارسی

استادی، مکان و فضایی برای تجمع و بحث.