معنی فارسی stage the journey
B1سفر را مرحلهبندی کردن، به معنای سازماندهی و برنامهریزی مراحل مختلف در یک سفر یا فرآیند است.
To set up or organize different parts or phases of a journey or process.
- OTHER
example
معنی(example):
ما باید سفر را مرحلهبندی کنیم تا مطمئن شویم که همه چیز منظم است.
مثال:
We need to stage the journey to make sure everything is organized.
معنی(example):
این پروژه هدفش مرحلهبندی سفر رشد شرکت است.
مثال:
The project aims to stage the journey of the company's growth.
معنی فارسی کلمه stage the journey
:
سفر را مرحلهبندی کردن، به معنای سازماندهی و برنامهریزی مراحل مختلف در یک سفر یا فرآیند است.