معنی فارسی stage-struck

B1

عبارتی برای توصیف افرادی که به شدت به هنرهای نمایشی جذب شده‌اند و می‌خواهند در آن فعالیت کنند.

Fascinated by the theater and eager to perform.

example
معنی(example):

از کودکی، او عاشق صحنه بوده و رویای تبدیل شدن به یک بازیگر را دارد.

مثال:

Since childhood, she has been stage-struck and dreams of becoming an actress.

معنی(example):

بسیاری از جوانان پس از دیدن اولین موزیکال خود شیفته صحنه می‌شوند.

مثال:

Many young performers are stage-struck after seeing their first musical.

معنی فارسی کلمه stage-struck

: معنی stage-struck به فارسی

عبارتی برای توصیف افرادی که به شدت به هنرهای نمایشی جذب شده‌اند و می‌خواهند در آن فعالیت کنند.