معنی فارسی staggard

B1

ناپایدار، به حالت یا شیوه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به آرامی و نابسمانی حرکت می‌کند.

Walking in an unsteady or wavering manner, often due to fatigue.

example
معنی(example):

او پس از دویدن طولانی به صورت ناپایدار راه می‌رفت.

مثال:

He walked in a staggard manner after the long run.

معنی(example):

حرکت ناپایدار نشان داد که او خسته است.

مثال:

The staggard movement indicated he was exhausted.

معنی فارسی کلمه staggard

: معنی staggard به فارسی

ناپایدار، به حالت یا شیوه‌ای اشاره دارد که در آن فرد به آرامی و نابسمانی حرکت می‌کند.