معنی فارسی stagion
B1مرحله، وضعیتی از رشد یا توسعه یک گیاه یا محصول.
A stage or condition in the development of a plant or product.
- NOUN
example
معنی(example):
مرحله گیاه نشانه آماده بودن آن برای برداشت است.
مثال:
The stagion of the plant indicates its readiness for harvest.
معنی(example):
کشاورزان مرحله را زیر نظر دارند تا زمان مناسب برای چیدن میوه را تعیین کنند.
مثال:
Farmers monitor the stagion to determine the right time to pick the fruit.
معنی فارسی کلمه stagion
:
مرحله، وضعیتی از رشد یا توسعه یک گیاه یا محصول.