معنی فارسی stalactitied
B1به حالت چکیدهدار درآمده، اشاره به غار یا فضایی که دارای استالاگتیت است.
Having stalactites; referring to a cave or area filled with stalactite formations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غار به صورت چکیدهوار بود و جوی جادویی ایجاد میکرد.
مثال:
The cavern was stalactitied, creating a magical atmosphere.
معنی(example):
بازدیدکنندگان از دیوارهای چکیدهوار غار باستانی تحسین کردند.
مثال:
Visitors admired the stalactitied walls of the ancient cave.
معنی فارسی کلمه stalactitied
:
به حالت چکیدهدار درآمده، اشاره به غار یا فضایی که دارای استالاگتیت است.