معنی فارسی stall-feed

B1

خوراک مورد استفاده برای تغذیه حیوانات در مکان‌های استراحت آنها.

Feed intended for livestock kept in stalls.

noun
معنی(noun):

Fodder that is used to stall-feed livestock.

verb
معنی(verb):

To raise and feed (an animal) in a stall.

example
معنی(example):

کشاورز خوراک استراحتگاه را برای حیوانات آماده کرد.

مثال:

The farmer prepared the stall-feed for the animals.

معنی(example):

خوراک تازه استراحتگاه برای سلامتی دام‌ها مهم است.

مثال:

Fresh stall-feed is important for the health of the livestock.

معنی فارسی کلمه stall-feed

: معنی stall-feed به فارسی

خوراک مورد استفاده برای تغذیه حیوانات در مکان‌های استراحت آنها.