معنی فارسی stallboard

B1

stallboard به یک تخته نگهدارنده برای طراحی یا علامت‌گذاری در استبل‌ها اشاره دارد.

A board used for decoration or signage in horse stalls.

example
معنی(example):

تخته استابل با طرح‌های رنگارنگ تزئین شده بود.

مثال:

The stallboard was decorated with colorful designs.

معنی(example):

او تخته استابل را در ورودی انبار گذاشت.

مثال:

He placed the stallboard at the entrance of the barn.

معنی فارسی کلمه stallboard

: معنی stallboard به فارسی

stallboard به یک تخته نگهدارنده برای طراحی یا علامت‌گذاری در استبل‌ها اشاره دارد.