معنی فارسی stalwartly

B1

به معنای با قاطعیت و استحکام عمل کردن در موقعیت‌های دشوار و نشان دادن وفاداری.

In a manner showing firm and unwavering support or loyalty.

example
معنی(example):

او در زمان‌های سخت با استواری در کنار دوستش ایستاد.

مثال:

She stood stalwartly by her friend during tough times.

معنی(example):

تیم به چالش‌ها با استواری مواجه شد و تسلیم نشد.

مثال:

The team faced the challenges stalwartly, not giving up.

معنی فارسی کلمه stalwartly

: معنی stalwartly به فارسی

به معنای با قاطعیت و استحکام عمل کردن در موقعیت‌های دشوار و نشان دادن وفاداری.