معنی فارسی stamp/stamp

B1

مهر، برچسب یا علامتی که معمولاً برای تأیید اعتبار یا شناسایی بر روی اجسام و اسناد قرار داده می‌شود.

A mark made by pressing a design onto a surface, often used for authentication or identification.

example
معنی(example):

من نیاز دارم قبل از ارسال نامه‌هایم آن‌ها را مهر کنم.

مثال:

I need to stamp my letters before sending them.

معنی(example):

لطفاً سند را مهر کنید تا رسمی شود.

مثال:

Please stamp the document to make it official.

معنی فارسی کلمه stamp/stamp

:

مهر، برچسب یا علامتی که معمولاً برای تأیید اعتبار یا شناسایی بر روی اجسام و اسناد قرار داده می‌شود.