معنی فارسی stampedingly
B1به معنای حرکت سریع و وحشیانه، غالباً اشاره به رفتار غیرقابل کنترل دارد.
In a manner similar to a stampede; in a wild, uncontrolled way.
- ADVERB
example
معنی(example):
حیوانات به طور وحشیانهای در حال دویدن در میدانها بودند.
مثال:
The animals were stampedingly running through the fields.
معنی(example):
او به طور وحشیانهای وارد اتاق شد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
He walked stampedingly into the room, drawing everyone's attention.
معنی فارسی کلمه stampedingly
:
به معنای حرکت سریع و وحشیانه، غالباً اشاره به رفتار غیرقابل کنترل دارد.