معنی فارسی stampery

B1

محلی که در آن تمبرها ایجاد و تولید می‌شوند.

A place where stamps are made or used; often associated with printing.

example
معنی(example):

تمبرخانه قدیمی به یک موزه تبدیل شده است.

مثال:

The old stampery has been transformed into a museum.

معنی(example):

بازدیدکنندگان تاریخچه تمبرخانه قدیمی را دوست داشتند.

مثال:

Visitors loved the history of the old stampery.

معنی فارسی کلمه stampery

: معنی stampery به فارسی

محلی که در آن تمبرها ایجاد و تولید می‌شوند.