معنی فارسی stand sentry
B2ایستادن به عنوان نگهبان، معمولاً در نقطهای مشخص برای حفاظت از یک مکان یا اطمینان از امنیت.
To stand guard or to keep watch at a designated post.
- VERB
example
معنی(example):
نگهبان برای ایستادن در حالت نگهبانی در دروازه آموزش دیده بود.
مثال:
The guard was trained to stand sentry at the gate.
معنی(example):
از او خواسته شد که در طول شب به حالت نگهبانی ایستاده باشد.
مثال:
He was asked to stand sentry during the night watch.
معنی فارسی کلمه stand sentry
:
ایستادن به عنوان نگهبان، معمولاً در نقطهای مشخص برای حفاظت از یک مکان یا اطمینان از امنیت.